کد مطلب:303644 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:122
مظلومیت علی و فاطمه در کتب اهل سنت
برای اثبات این فاجعه تقاضای ما از محققین بزرگوار و پژوهشگران فریقین شیعه و سنی این است كه دور از تعصب و بدبینی در عصری كه حضرت امام خمنیی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در زمان حیات پر بركت خود و پس از ایشان حضرت آیت الله العظمی آقای خامنه ای مقام معظم رهبری همواره تلاششان بر این بوده و هست كه فاصله ها بین شیعه و سنی كوتاه تر شود و الحمدّلِلّه تا حدود زیادی هم به این آرمان بزرگ جامه عمل پوشانده شده است امت اسلامی باید به قول حضرت امام خمینی رحمةالله علیه ید واحده باشند چه، دشمنان امت اسلامی در جهان، دشمن اسلام هستند و اسلام نیز تعلّق به تمام مسلمین دارد هرگز مبادكه خللی بر اركان این وحدت به وجود بیاید و ما نیز نظر ما خدای نكرده این نیست كه با نقل این مطالب به وحدت ما لطمه بزنیم بلكه به عنوان پژوهشگر می خواهیم مطالب مستندی را از كتابهای بزرگان اهل سنت و جماعت كه حاصل تلاش و زحمات بیدریغ دانشمندان منصف شیعه و سنی است در این جا مطرح كنیم سپس قضاوت را به عهده خوانندگان عزیز بگذاریم تا حق آشكار شود و نسل های حاضر و بعدی جوامع اسلامی دفاع از حق را وجهه همت خود قرار دهد و به پیروی از ولایت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام همواره به كمالات موعود راه یافته و حامی ارزشهای اسلامی بوده باشند.
برای نمونه در بین دهها كتاب كه بزرگان اهل سنت در موضوع فوق نوشته اند به بعضی از آنها ذیلاً اشاره می شود:
1 - ابن عبدربه اندلسی كه دارای مذهب مالكی است در كتاب عقدالفرید می نویسد: الذین تخلفوا عن بیعة ابی بكر علی والعباس والزبیر و سعدبن عباده فاماً علی والعباس والزبیر فقعدوا فی بیت فاطمة و قال لهم ان ابوا فقاتلهم فاقبل عمر بقبس من نار علی ان یضرم علیهم الدار فلقتهُ فاطمه فقالت:
یابن الخطاب اجئت لتحرق داری؟ قال نعم اوتدخلوا فیما دخلت فیه الامه [1] .
افرادی كه از بیعت با ابوبكر امتناع كردند: علی و عباس و زیبر و سعدبن عباده بودند علی و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند ابوبكر، عمربن خطاب را فرستاد تا آنها را حاضر كند برای بیعت اگر امتناع كردند با آنها قتال نماید پس عمر با آتش جلوی منزل فاطمه آمد كه در خانه آن بانو را آتش بزند فاطمه به عمر فرمود: ای پسر خطاب آیا خانه ام را آتش می زنی؟گفت: آری مگر همگی به بیعت ابوبكر گردن بنهید.
2 - ابن ابی الحدید شارح نهج البلاغه می نویسد: سزاوار بود ابوبكر و عمر فاطمه را احترام می گذاشتند. [2] .
3 - ابراهیم بن سیار از اهالی بصره و از بزرگان معتزله ونزد اهل سنت از معروفین و مورد توجه است و معروف است به نظام او می گوید:
ان عمر ضرب بطن فاطمه یوم البیعة حتی القت المحسن من بطنها و كان عمر یصیح احرقوها بمن فیها و ماكان فی الدار غیر علی و فاطمه و الحسن و الحسین [3] .
عمر در روز بیعت چنان به شكم فاطمه زد كه محسنش سقط شد و به دنبال آن عمر فریاد می زد خانه را با اهلش آتش بزنید و حال آن كه در آن خانه غیر از علی و فاطمه و حسن و حسین دیگری نبود.
4 - محمدبن جریر طبری متوفی 310 در تاریخ خود می نویسد: [4] ابوبكر هنگام مرگ می گفت: ای كاش دستور نمی دادم كه به خانه فاطمه بروند حتی اگر با من می جنگیدند و كار نمی كشید به انجا كه كشید.
برای نمونه در بین دهها كتاب كه بزرگان اهل سنت در موضوع فوق نوشته اند به بعضی از آنها ذیلاً اشاره می شود:
1 - ابن عبدربه اندلسی كه دارای مذهب مالكی است در كتاب عقدالفرید می نویسد: الذین تخلفوا عن بیعة ابی بكر علی والعباس والزبیر و سعدبن عباده فاماً علی والعباس والزبیر فقعدوا فی بیت فاطمة و قال لهم ان ابوا فقاتلهم فاقبل عمر بقبس من نار علی ان یضرم علیهم الدار فلقتهُ فاطمه فقالت:
یابن الخطاب اجئت لتحرق داری؟ قال نعم اوتدخلوا فیما دخلت فیه الامه [1] .
افرادی كه از بیعت با ابوبكر امتناع كردند: علی و عباس و زیبر و سعدبن عباده بودند علی و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند ابوبكر، عمربن خطاب را فرستاد تا آنها را حاضر كند برای بیعت اگر امتناع كردند با آنها قتال نماید پس عمر با آتش جلوی منزل فاطمه آمد كه در خانه آن بانو را آتش بزند فاطمه به عمر فرمود: ای پسر خطاب آیا خانه ام را آتش می زنی؟گفت: آری مگر همگی به بیعت ابوبكر گردن بنهید.
2 - ابن ابی الحدید شارح نهج البلاغه می نویسد: سزاوار بود ابوبكر و عمر فاطمه را احترام می گذاشتند. [2] .
3 - ابراهیم بن سیار از اهالی بصره و از بزرگان معتزله ونزد اهل سنت از معروفین و مورد توجه است و معروف است به نظام او می گوید:
ان عمر ضرب بطن فاطمه یوم البیعة حتی القت المحسن من بطنها و كان عمر یصیح احرقوها بمن فیها و ماكان فی الدار غیر علی و فاطمه و الحسن و الحسین [3] .
عمر در روز بیعت چنان به شكم فاطمه زد كه محسنش سقط شد و به دنبال آن عمر فریاد می زد خانه را با اهلش آتش بزنید و حال آن كه در آن خانه غیر از علی و فاطمه و حسن و حسین دیگری نبود.
4 - محمدبن جریر طبری متوفی 310 در تاریخ خود می نویسد: [4] ابوبكر هنگام مرگ می گفت: ای كاش دستور نمی دادم كه به خانه فاطمه بروند حتی اگر با من می جنگیدند و كار نمی كشید به انجا كه كشید.
[1] عقدالفريد ج 443/2.
[2] شرح نهج البلاغه ج 19/2.
[3] اين مطلب را محمدبن عبدالكريم شهرستاني كه از متعصبان اهل سنت است در كتاب ملل و نحل / 26 نقل نموده است.
[4] تاريخ طبري ج619/2.